skip to main
|
skip to sidebar
آمدم، نبودید...
۱۳۸۷ خرداد ۱۱, شنبه
Anonymous 8
ميخواستم شعري بسازم
شعري كه تو
چونان چلنگران كه داس
چونان برزيگران كه برنج
بيتي كه تو
بيتي تا برويد و بيتي كه بِدرَوَد
ميخواستم شعري بسازمت
دير آمدي اما
يا زود رفته اي...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
محسن رحیمی
هر منطقی،به هر اندازه قدرت استدلال و توجیه داشته باشد ، نمیتواند از اندوه بجامانده از یک فاجعه بکاهد...
مشاهده نمایه کامل من
پيوندها
Miss Anonymous
آب هندوانه
آرمیتا
الیزه
حاج مارانای بهشتی
حیاط دیوانه خانه
خانه روشنان
در باب رویایی
شبکهی تارعنکبوتی رنگین به روایت ساسان م. ک. عاصي
نازلی دختر آيدين
نقرۀ اثیر
نيسي
همه چی و هیج چی
بايگانی وبلاگ
◄
2017
(2)
◄
مارس
(2)
◄
2009
(4)
◄
مهٔ
(1)
◄
مارس
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
▼
2008
(28)
◄
نوامبر
(1)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(2)
◄
اوت
(4)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
ژوئن
(5)
▼
مهٔ
(7)
Anonymous 8
Online Poetry
Anonymous 6
من ، تو ، آب و تش
ديروز اول مِي ماه است...
تشویش مجسم دو حماسه
When i was young
◄
آوریل
(1)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
ژانویهٔ
(3)
◄
2007
(12)
◄
نوامبر
(2)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(2)
◄
اوت
(4)
◄
ژوئیهٔ
(3)
◄
2006
(4)
◄
مارس
(3)
◄
فوریهٔ
(1)
Free counter
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر