۱۳۸۶ شهریور ۱۶, جمعه

Anonymous3

«تنها یک مشکل به راستی جدی وجود دارد و آن هم خودکشی است. داوری اینکه زندگی ارزش زیستن را دارد یا نه.»

آلبر کامو

قوچی چند

بر کناره زوج نشسته‌اند

بر ماسه‌زاران

تنها ابر بود و باد

بر ماسه‌زاران

تنها آب بود و خاک

و چنین است

که کسی در هر اشارت صبح‌دمان

زمین را به شاباش صلا می‌زند

و دانه‌های الوان هر غروب

مشیّتی‌ست لاجرم

که زوزه‌ی سگان‌اش از یاد می‌برند

بر خرسنگ‌های خویش

نشسته زندگی

آرام و پایدار

و این‌همه هیچ نیست

جز پهنه‌ ای به ظاهر

در کانون خویش گام‌زنان

عاصی و جنون‌زده

تا با نظام خویش پنجه درافکند

گاه غروب اما

قوچان بر کناره

بر سنگ نمک لیسه می‌کشیدند

15/6/1386

هیچ نظری موجود نیست: