۱۳۸۶ بهمن ۲۴, چهارشنبه

آلزايمر

هر آنكه فراموش دمي

هوش مي

آنكه هر چيز در آينده كه مي مي مي

آنكه زن

آنكه پيرهن چاك و عرق كرده و خندان لب و مست

آنكه زلف آشفته و خوي كرده و خندان لب و مست

آنكه مست ، هست

بي هيچ بيش و كم

هر آنكه هوش مي ، فراموش مي ، در آغوش مي

آنكه ميگويد آري يا ميگويد نه ، آنگه برشت

يا جسارت آنكه ميگويد آري يا ميگويد نه ، آنگه برشت

فراموش ميشوم

گرم آغوش ميشوم ، لب تر ميكنم ، لب ميگزم ، ميخورم لب‌-‌ا‌‌-‌لب

آغوش ميفشارم ؛ نارنج ؛ تلي كرده برون سو ؛

بي آهو تر از آنيد ؛ به نيرو تر از آنيد

خيزيد و خز آريد .... همي دست بر اريد

بر آريد ؛ بر آريد ؛ برآريم و دعائي بكنيم ؛ زجائي بكنيم ، زجائي بكنيم

آنكه من ، كه من ميگويد مگريز ، ميگويد آنكه من ميگويم ، من نوشت

۴ نظر:

N گفت...

���� ��� ����� �� ���ی �ی ����ی �ی ��� �����ی ��ѐ��ی ���ی ����ی�� ��� ����� ��� ����

maeysam گفت...

هجرت تاریخ سازتان را به بلاگر( که البته به فرموده ی اشتاد آیدین ژاده ی ما، خر است) از این پس مبداء برگ های زرین تاریخ وبلاگستان اعلام می کنیم. فعلا تا دوباره پهلوی بخواهد بر گرداند به پادشاهی و دین ستیزی آغاز کند...
1/1/1

ناشناس گفت...

وای این کار واسه یه موزیک راک بیمار خوبه...

نان و شراب گفت...

هذیون نگو اینقدر
نه من هذیون نمیگم
ما هذیون نمیگیم.
ما گربه های فضایی هستیم

- خل شدم.
- خل شدم؟
: ؟
- نه؟
: نه.
- ولی خل شدم.
: نه.
- نه؟
: فقط داری ترک میکنی. بدنت واکنش نشون داده.
- بدنم خل شده؟
: نه.
- به ترک کردن عادت ندارم.
- ؟
: نه
- خل شدم.
: خل شدم.
: خل شدم؟
- ؟
: نه؟
- نه.
: نه.



لي لي